تو دشمنی کن و ...
هنوز هیچ کسَم پُر نکرده به میزان
منی که پُر شدنی نیستم به خاک بریزان
*
خَلاف لافِ من ،- ای قافِ عشق! بانوی اول
به اشتباه مکن هدیه ام برای کنیزان
هوایی تووآن لحظه های مرزستیزم
وازحصار خود،- این رفته تا همیشه -،گریزان
تو دشمنی کن مگذار درسکوت بپوسم
تو دوستی کن و برخویشتن مرا به ستیزان
نیازمند هجومی به غارت توام ، - اما
چگونه جان ببرم از شکست ؟ آی ... عزیزان
*
هنوز هیچ کسَم پُر نکرده به میزان
منی که پُر شدنی نیستم ، به خاک بریزان