• وبلاگ : گاهي دلم براي خودم تنگ مي شود
  • يادداشت : اعتراض
  • نظرات : 83 خصوصي ، 527 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    6   7   8   9   10    >>    >
     
    زندگي هيچ گاه به بن بست نمي رسد؛
    کافيست چشم باز کنيم و راه هاي گشوده ي بيشماري را فرا روي خود ببينيم؛
    خدا که باشد، هر معجزه اي ممکن مي گردد...
    روزگاري شاد برايت آرزومندم.[گل]
    زندگي هيچ گاه به بن بست نمي رسد؛
    کافيست چشم باز کنيم و راه هاي گشوده ي بيشماري را فرا روي خود ببينيم؛
    خدا که باشد، هر معجزه اي ممکن مي گردد...
    روزگاري شاد برايت آرزومندم.[گل]


    ضربه هاي دوستان از دشمنان سنگين تر است

    روي زخم باور ما عشق مرهم مي زند....

    درود با احترام دعوتيد.

    سلام با تکراري ساده منتظر شما هستم باعث افتخار منه
    + kh 
    سلام استاد زيبا بود.
    مرگ هم به تساوي تقسيم نمي شود
    + kh 
    سلام.
    مرگ هم به تساوي تقسيم نمي شود
    زيبا بود استاد
    درود به استاد غزل بهمني عزيز...
    ظاهرا دير رسيده ام و انگار نمايشگاه تعطيل شده است...
    هرجاکه هستيد و درهرچه،سرتان بلند و تنتان سالم استاد.
    بدرود.
    با سلام
    محفل ادبي شاعران ايران از شما دعوت مي کند تا با عضويت در اين محفل مارا ميهمان اشعار و دلنوشته هاي زيباي خود کرده و از نظرات شاعران در مورد سروده هايتان استفاده کنيد.
    http://mahfeleshaeran.ir

    استاد بهمني عزيز چون انجمن تازه تاسيس هست به اساتيد و شاعراني چون شما براي ويرايش و نقد اشعار دوستان نياز هست. خواهش ميکنم منت گذاشته و با حضورتون هم به محفل رونق بديد هم باعث خوشحالي شويد و اجازه دهيد از معلومات شما استفاده کنيم.
    مانا باشيد
    منتظر حضورتون هستيم
    عالي بود. درود
    درودبر شاعرارجمند معاصر جناب بهمني عزيز هميشه از اشعارتان لذت برده و مي برم. موفق باشيد وسلامت
    اگر به مرگ
    در تساويش نگاه مي شود!
    يا که نه!
    در نبودن جنگ براي مرگ نگاه مي شود!
    بدان و بخوان!!
    کلام ما
    و يا پيام ما
    که در زباله اي سرد مي شود!!!!
    ز چشم تا چکاد انديشه هايمان
    چه «سهم بيشتري نصيبمان مي شود»
    به وقت کلاممان گزنده يا تلخ
    و اين همه نظر به کامتان عسل مي شود
    خداي من !!!
    چه آدم ها که با اسبشان
    و يا اسباني که به آدمان شناخته مي شوند
    نظر بده!
    بگو که حرفها
    به پيش ما
    طلا شناخته مي شوند!!


    سلام استاد غزل هاي شور انگيز ،اتاد شهر هاي تنهايي،(دراين دهليز تنگ وساکت وکور )دلمان اگر براي خودمان تنگ نشود که ديوانه مي شويم ماهسيتم واين بي پناهي ها ....اي کاش مرگ غافلگيرمان

    مي کرد واين سکوت را در هم مي شکست...(.چه ميز صندلي هايي که جا ماند/کسي در بين آن خمپاره ها ماند/دراين دهليز تنگ وساکت وکور /صداي رفتن يک جفت پا ماند.

    درود بر استاد بزرگ ادبيات فارسي
    موفق باشيد

    سلام
    به روزم.

    سلام با احترام دعوتيد به يک غزل
     <    <<    6   7   8   9   10    >>    >